داستان عشق عجیب فصل17

درباره من
به وبلاگ من خوش آمدید داستان اول←عشق عجیب. لطفا نظراتونو درمورد داستانام بگین. هر انتقادی هم داشتین بگین
برچسب ها
نويسنده :خانومـِ نویسندهـ
تاريخ: جمعه 6 آذر 1394برچسب:عشق عجیب, ساعت: 17:24

توراه هیچ حرفی نزدیم وقتس رسیدیم خونه سریع از ماشین پیاده شدم و زنگ در خونرو زدم صدای آشنایی گفت_بله؟

من_منم

اون_وااااااااای اومدی؟بپربالا دخی

آهان حالا فهمیدم این نوشینه چقد دلم براش تنگ شده بود.سریع پریدم تو پارکینگ  و آسانسورو زدم بیاد پایین .سوارش شدم و رفتم طبقه خودمون درو زدم نوشین باز کرد پرید بغلم_وای دخی تو که نصفه جونمون کردی!

من_من اینم دیگه حالا هم برو اونور از بوت حالم به هم خورد

نوشین_وااااااااا مگه عطر جدیدم بدبوس؟

من_یه چیزی فراتر از اون.میشه بری کنار؟

نوشین_کوفت

نوشین درو داشت میبست که آرمان اومدتو_نبند درو 

نوشین_عه ندیدمت

با صدای بلند سلام مامان

مامان از آشپزخونه اومد بیرون_سلام دخترم چطور بود؟

من_ام خوب بود تقریبا گفت فردا برم برا تست

داشتم میرفتم سمت در اتقم ک نوشین گفت_در نیاری لباساتو بریم خرید

من_حالت خوبه؟؟؟؟؟؟الان؟

نوشین_واااااااا مگه چیه؟هنوز تازه ساعت ده هست

من_اووووووف باشه نیومده باید برم .آرمان سوویچ

آرمان_ای بابا بی بگیر

سوویچو گرفتم ازش و با نوشین رفتیم سوار ماشین شدیمو رفتیم ی پاساژ بزرگ.

کل پاساژو گشتیم تا چیزی ک میخوایمو پیدا کنیم.

من فقط یه تونیک راه راه خوشگل مشکل با صندل های این شکلی()گرفتم و نوشین فقط ی شلوار جین خشکل گرفت

من_واااای پدرم دراومد ساعت چنده؟

نوشین_ساعت 1

من_بریم خونه دیگ من خعلی گشنمه

نوشین_باشه

رفتیم سوار ماشین شدیم و بعد از چن دیقه رسیدیم خونه

آرمان_بالخره اومدن

من_سلام علیکم

و ی راست با خریدا رفتم تو اتاق خودمو پرت کردم رو تخت و خوابم برد

آرمان_تنبل پاشو ببین کی اومده

من خوابالود گفتم_کــی؟

هلنا_منـــــــــــــــ

با صدای جیغش پریدم هوا.اولش ک هنگ بودم ولی بعدش جیغ کشیدم ورفتم بغلش

من_وااااااااای اگه بدونی چقد دلم برات تنگولیده بود

هلنا_منم همینطورر

سرمو برگردوندم ب آرمان بگم بره بیرون ک دیدم نیست!

!!!!

چ فهمیده.نشستمو با هلنا درددل کردم و از مهیار براش گفتم اتفاقا اونم دوس داش ببینتش.تا ب خودم اومدم دیدم ساعت شیشه 

من_واااااای من باید برم حموم بعددش بیام حاظر شم گشنمم هس

هلنا_من میرم کولوچه میارم برات تو برو حموم برگشتی بخور 

باشه ای گفتم و پریدم تو حموم ی نیم ساعتی طول کشید اومدم بیرون.روتختم ی بشقاب کولوچه دیدم ی دونه برداشتم  و همینطور ک میخوردمش مشغول حاضر شدن شدم.تونیک خوشگلمو پوشیدم با شلوار لوله تفنگی سفید و همون صندل خشگلا.موهامو بالای سرم جمع کردم .اصلا اه کلیپس زدن نبودم .شال جیگریمو برداشتم و سرم کردم ولی ی کوچولو از شالم میزد بیرون.مشکلی نی!ی رژ صورتی ملیح زدم وتماااام من حاظرم.چ جیگری شده بودماااا

رفتم بیرون فقط خانواده خاله اومده بودن ینی هنو خانواده مهیار و خانواده هلناو میلاد و زنش  نیومده بودن.تعجب نکنین بقیه فامیلامون مشهد بودن

هلناو نوشین داشتن با هم حرف میزدن هلنا تا منودید گفت وااااااااااای جیگرم

مامان هم از تیپم تعریف کرد.نشستم و با نوشینو هلنا گرم صحبت کردن شدیم .خانواده هلن اومدن.بعد از چند دیقه زنگ درو زدن مامانم گفت من درو باز کنم.آیفن تصویری بود مهیار رو دیدم دستام شروع ب لرزیدن کردآیفن و برداشتم و با صدای لرزون گفتم

من_بَ..بله؟

مهیار_سلام آیسان منم خونتون طبقه چندمه؟

من_د...دوم 

و درو باز کردم .ب هلنا علامت دادم بیاد تو آشپزخونه

هلنا_چیه؟

من_داره میاد

هلنا_مهیار؟؟؟؟؟؟؟؟

من_آره الان میاد

هلنا_وای چرا صدات میلرزه؟بیا آبقند برات درست کنم بخوری.بشین رو صندلی

نشستم روصندلی ک صدای دینگ در اومد ویکی درو باز کرد و بعد صدای مهیار اومد ک داشت با آرمان احوال پرسی میکرد و بعد صدای ی زن هم سنو سالاس مامان و بعد صدای ی مرد جوون و بعد صدای ی زن.

داشتم ب صدای زنه فک میکردم ک هلنا لیوان آبقند رو گرفت جلوم.لیوانو گرفتم وآبقندارو سر کشیدم.

من_هلن ب نظرت این زنه ک صداش اخر سر از همه اومد کیه؟

هلن_نمیدونم پاشو بریم بیرون زشته.دوس دارم زودتر این مهیار رو ببینم....


نظرات شما عزیزان:

یلدا
ساعت16:41---8 آذر 1394
سلام وب خیلییییییییییی خوبی داری،منم مثل تو نویسنده ام و به وبلاگم سر بزن و داستانمو بخون
،ممنونم
پاسخ:حتما


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوع: ,
برچسب‌ها:
دوستان
ابزارک هاي وبلاگ
قالب وبلاگ

 RSS 

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





دانلود آهنگ جديد

آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 36
بازدید هفته : 40
بازدید ماه : 101
بازدید کل : 16961
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 50
تعداد آنلاین : 1

Free Lines - Link
 Select

کد زیبایی برای وبلاگ

کد و سفارش های رایگان


دانلود آهنگ جدید